زنگ خطر زلزله بزرگ در تهران/ فاجعه بزرگ در خیابانهای تهران
تصور کنید خطوط متروی شلوغ، کوچه پسکوچههای جنوب شهر یا برجهای سر به فلک کشیده شمال پایتخت؛ همه در فاصلهای کم از این گسلهای خطرناک واقع شدهاند. پایان هر خیابان، شاید به دهانه فاجعهای منجر شود که هیچ برنامهای نتواند جلوی تبعات انسانی و اقتصادی آن را بگیرد.

زنگ خطر زلزله بزرگ در تهران/ چگونه هر لحظه به فاجعه نزدیکتر می شویم؟
جمعه ۱۹ اردیبهشتماه ۱۳۹۹. بیشتر مردم تهران به رسم روزهای کرونایی زودتر به خانههای خود پناه بردهاند که ناگهان زمین زیر پایشان میلرزد. ترسی ناگهانی شهر را میگیرد؛ خیابانها از صدای پا و چرخ ماشینها پُر میشود، مردم تا سحر خواب به چشم نمیآورند. زلزله خواب را آن شب از چشم مردم تهران ربوده است.
نیمهشب نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ بود که زمین زیر پای میلیونها تهرانی لرزید؛ ساعت حوالی ۱۲:۴۸ بامداد، ناگهان خیابانها از هجوم مردمی که سراسیمه به دنبال امنیت بودند، پُر شد. صدای بستهشدن درها در سکوت شب و تاب خوردن چراغهای خانهها، وحشت را به قلب پایتخت نشاند. این زلزله ۵.۱ ریشتری با کانون دماوند، تهرانِ همیشه بیدار را یکبار دیگر با این واقعیت روبرو کرد که هر لحظه فاجعه ای همچون زلزله بم یا رودبار در انتظار پایتختی است که روی گسلها آرام گرفته.
شاید عجیب باشد، اما تهران، شهری با بیش از ۹ میلیون نفر جمعیت و مرکز ثقل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور، درست روی ۱۵ گسل فعال بنا شده است. معصومه آمیغپی رئیس اداره ترازیابی دقیق و تداخلسنجی راداری سازمان نقشهبرداری کشور، در گفتوگو با خبرنگار ایرنا این موضوع را اعلام می کند و هشدار میدهد: احتمال زلزلهای با بزرگی بیش از ۷ ریشتر در تهران واقعی و جدی است؛ کافیست فقط یکی از گسلهای اصلی، قفل خود را باز کند. آنگاه آنگونه که برخی کارشناسان مدعی هستند، در اثر وقوع زلزله مخرب تهران، بیش از یک میلیون ساختمان تخریب و آسیب خواهد دید و در حدود ۱.۵ میلیون کشته در اثر این زلزله بر جای می ماند.
تهران، شهری که امروز سایه برجهای سر به فلککشیدهاش بر افق پایتخت افتاده، مدتهاست زلزلهای ویرانگر را به چشم ندیده است. آخرین باری که زمین زیر پای تهرانیها به خشم آمد و فرو ریختن خانهها را به چشم دید، به حدود ۲ قرن پیش بازمیگردد؛ زلزلهای سهمگین در سال ۱۲۳۰ هجری قمری (معادل ۱۸۱۹ میلادی) که پایتخت را در هم کوبید و از بافت قدیم تهران، ویرانهای بر جای گذاشت. روایتها از آن دوران، از تلفات بسیار و نابودی بخش بزرگی از شهر حکایت میکنند؛ پسلرزههایی که تا مدتی شهر را در التهاب و نگرانی نگاه داشت.
اما پس از آن کابوس تاریخی، تهران زلزلههایی با قدرت کمتر را تجربه کرده، زمینلرزههایی که هر بار هشداری بودهاند از خطری پنهان زیر خانههای این شهر شلوغ.
با این حال، بیش از ۲۰۰ سال است که تهران، زلزلهای ویرانگر را تجربه نکرده؛ سکوتی که خود نشانهای از انباشت انرژی در گسلهای خفته پایتخت است، یادآور خطری که هر روز و هر شب، بیصدا نزدیکتر میشود.
گسلهایی که زندگی میکنند
سه گسل اصلی «مشا، شمال تهران و جنوب ری»، مثل رگهای مخفی اما حیاتی در دل پایتخت امتداد یافتهاند. گسل مشا با طول ۲۰۰ کیلومتر، آماده آزادسازی حجم عظیمی از انرژی است. به گفته آمیغپی ساز و کار گسلههای اصلی و لرزهزای گستره تهران و بیشتر گسلههای کوچکتر فشاری بوده و یا مولفه مهم فشاری دارند، این نکته ویرانگری زمینلرزه آینده تهران را دو چندان میکند.
رئیس اداره ترازیابی دقیق و تداخلسنجی راداری سازمان نقشهبرداری کشور معتقد است که گسلههای فشاری (در مقایسه با گسلههای راستالغز و کششی) پر انرژیتر بوده، زمان بازگشت زمین لرزه در آنها درازتر است و میتوانند زمین لرزههای بزرگ و ویرانگری را بوجود آورند. زمینلرزههای این منطقه معمولاً با آزاد شدن انرژی زیاد و بهدلیل فشار طولانیمدت گسلها اتفاق میافتند؛ این یعنی ویرانی بیشتر.
وی این موضوع را نیز اعلام می کند که پژوهشگران ایرانی، از سال ۱۳۷۶ با استفاده از شبکههای ترازیابی و GPS، لرزشهای سطح شهر را هر سال ثبت و دنبال میکنند. با این حال، باوجود راهاندازی ایستگاههای دائمی ژئودینامیک و GPS، آمارها هنوز نگرانکنندهاند. سرعت خزش برخی گسلها کمتر از میانگین جهانی است و این علامتی برای احتمال قفلشدگی و ذخیره انرژی زیر سطح شهر محسوب میشود.
همانطور که آمیغپی می گوید: اگر گسلهایی که تنها در سطح حرکت آرام دارند، در عمق قفل باشند، خطر وقوع زلزلهای بزرگ بیشتر میشود. تخلیه آهسته انرژی خوب است اما کافی نیست.
خیابانهای تهران تا شریان گسلها چقدر فاصله دارند؟
تصور کنید خطوط متروی شلوغ، کوچه پسکوچههای جنوب شهر یا برجهای سر به فلک کشیده شمال پایتخت؛ همه در فاصلهای کم از این گسلهای خطرناک واقع شدهاند. پایان هر خیابان، شاید به دهانه فاجعهای منجر شود که هیچ برنامهای نتواند جلوی تبعات انسانی و اقتصادی آن را بگیرد.
در همین حال، نظرسنجیها و حضور در شبکههای اجتماعی نشان میدهد نگرانی در بین مردم تهران بالا گرفته؛ بسیاری میپرسند: زیرساختهای ما مثل ژاپن آمادهاند؟ چه میزان خانهها مقاومسازی شده؟ اگر فردا زلزلهای بزرگ بیاید، چقدر برای پناه گرفتن، نجات و حتی نجات دیگران اطلاعات داریم؟
تکنولوژی پایش گسلها و دادههای علمی، شاید خطر را کمی قابل پیشبینیتر کند، اما تا زمانی که نگاه کلان به مقاومسازی و آمادگی اجتماعی نداشته باشیم، هر روز صبح تهران میتواند صبح یک فاجعه تازه باشد.
آمیغپی این اطلاعات را نیز در اختیار ایرنا قرار داده است که گسل "مشا" که حدود ۲۰۰ کیلومتر طول دارد از گسلهای اساسی البرز مرکزی است که در شمال تهران قرار گرفته است. این گسل از حاشیه رشته کوه البرز در غرب به سوی شرق گسترش مییابد.
گسل "شمال تهران" در دامنه رشته کوه البرز با طول حدود ۹۵ کیلومتر قرار دارد و از "کن" تا "لشگرک" ادامه دارد. این گسل در لشگرک به گسل "مشا" فشم میپیوندد.
گسلهای جنوب و شمال ری نیز از شاخص ترین گسلها در دشتهای جنوبی تهران هستند و حدود ۲۰ کیلومتر طول دارند. این گسل از جاده خاوران شروع شده و با گذر از دولتآباد و حرکت بر مسیر جاده کمربندی تهران در حد نصاب کورههای آجرپزی چهاردانگه به پایان میرسد.
این اطلاعات سازمان زمین شناسی این مباحث را مطرح می کند که تهران میتواند بم دوم باشد، اگر امروز برای آن «چاره» نسازیم و آیا مسئولان و مردم پایتخت آمادهاند روزی که گسلها از خواب برخیزند، جلوی تکرار یک تراژدی را بگیرند
ارسال نظر