عجیبترین ماجرای جاسوسی
پنج دوست کمبریجی من
پنج دوست کمبریجی من را احمد کساییپور ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۶۶ صفحه پالتویی با جلد سخت و قیمت ۱۲۰ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است

گسترش فرهنگ و مطالعات: کتاب «پنج دوست کمبریجی من»، نوشتهی یوری مودین، به همت نشر کارنامه به چاپ رسیده است. دربارهی گروه کمبریج کتابهای زیادی در غرب و بهخصوص در بریتانیا چاپ و منتشر شده است؛ با وجود این، کتاب پنج دوست کمبریجی من سروصدای زیادی به پا کرد و به فاصلهی کوتاهی در کشورهای غربی ترجمه و منتشر شد. این کتاب روایت چگونگی شکلگیری و فعالیت گروه موسوم به جاسوسان کمبریج است و پرده از اسرار عجیبترین ماجرای جاسوسی قرن برمیدارد؛ اما در اینجا دو نکته را نباید از نظر دور داشت:
این کتاب را یوری ایوانوویچ مودین، مأمور اطلاعاتی شوروی و رابط و دوست پنج کمبریجی نوشته است. بنابراین چهبسا خالی از پیشداوری و برداشتهای نادرست و جانبدارانه نباشد.
و دیگر اینکه پی بردن به حقیقت هر واقعهی تاریخی تنها با نگریستن از تمامی زوایا میسر میشود. از این نظر، «پنج دوست کمبریجی من» کتابی است که سندیت تاریخی دارد، چون از زاویهی دید دستگاه اطلاعاتی شوروی به ماجرا مینگرد و به همین دلیل تا حدی به روشن شدن حقیقت کمک میکند؛ اما دقیقاً به همین دلیل باید اطلاعات مندرج در این کتاب را با احتیاط تلقی کرد و طبعاً نباید آن را تمام حقیقت پنداشت. درست است که این کتاب بعد از فرو ریختن اتحاد شوروی نوشته شده، اما باید دانست که نویسندهی آن اکنون رئیس انجمن کمک به افسران سابق کا.گ.ب است و گویی هنوز پیوندهای خود را بهتمامی با آن تشکیلات اطلاعاتی نبریده است.
«پنج دوست کمبریجی من» کتابی است بسیار خواندنی و حتی میتوان آن را نوعی رمان جاسوسی به شمار آورد. کتابی که مانند آثار گراهام گرین، فردریک فورسایت و جان لوکاره جذاب و هیجانانگیز است.
قسمتی از کتاب پنج دوست کمبریجی من:
اکنون دیگر بیش از سی سال است که روزنامهنگاران و نویسندگان و کسانی که خودشان به خودشان عنوان کارشناس دادهاند دربارهی این مسئله که فیلبی چطور به خدمت کا.گ.ب درآمد داد سخن دادهاند. سرتاسر این ماجرا زیر لایهی ضخیمی از غبار بیاطلاعی پوشانده شده است. در طول این سالها، دستکم پنج نفر ادعا کردهاند که این جاسوس قرن را آنها کشف کردهاند. من خودم گزارشهای جداگانهی چند مأمور اطلاعاتی را خواندهام که قسم خوردهاند آنها بهتنهایی این کار را انجام دادهاند. این البته آرزویی است که هر مأمور اطلاعاتی در سر میپروراند؛ ولی همهی این حرفها چرند است.
دوست ندارم آدم پر مدعایی جلوه کنم، ولی در تمام این موارد میتوانم بگویم که آنها دروغ میگویند. تاریخها و مکانها و اشخاصی که آنان ذکر میکنند شدیداً گمراهکننده است. واقعیت مثل روز روشن است: در این ماجرا ان.کا.و.د هیچ دخالتی نداشت و اصل قضیه هیچ شباهتی به داستانهای جان لوکاره ندارد. کیم فیلبی بهشدت از فجایعی که در وین شاهد آن بود تکان خورده بود و دوشبهدوش لیتسی دست به مبارزه زد. نه اعتقاد سیاسی آن دو و نه تمایل آنها به کمونیسم انگیزهی اصلی این کار نبود؛ آنها صرفاً زوج جوانی بودند که عاشق هم بودند و از فاشیسم سخت نفرت داشتند. از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۰ چیزی که اصلاً به آن فکر نمیکردند سرویس مخفی شوروی بود. آنها در عوض، جوانیشان، شهامتشان، استعداد و تواناییشان را صرف مبارزه با فاشیسم کردند؛ خواه در آلمان و ایتالیا، خواه در انگلیس یا هر جای دیگری که فاشیسم سر بلند کرده بود.
تئودور مالی فیلبی را به این کار نکشانده بود، ولی نفوذ عمیقی در او داشت. مالی یکی از بهترین جاسوسهای غیرقانونی ان.کا.و.د در غربِ پیش از جنگ بود. مالی قبلاً کشیش و مدتی توپچی ارتش اتریش_هنگری بود، ولی خیلی زود از مذهب برید و کمونیست شد. او روسیه را ترک کرد و ابتدا در آلمان به فعالیت پرداخت و بعد، وقتی هیتلر به قدرت رسید، به وین رفت و آنجا بود که فیلبی هم سروکلهاش پیدا شد.
در وین، در جلساتی که کیم و لیتسی هم شرکت داشتند، مالی بهروشنی توضیح داد که نبرد علیه نازیسم را باید به خارج از آلمان کشاند و باید به هر اقدام ممکن دست زد تا شاخکهای آن را که در کشورهای همسایه رخنه کردهاند از بن قطع کرد. مالی جاذبهی شخصیِ نیرومندی داشت و آن دو جوان در سکوت محض به او گوش میدادند.
کیم فیلبی در مه ۱۹۳۴، به انگلستان برگشت و همسرش را با خود به همپستد برد تا با مادر کیم، دورا زندگی کنند. معروف است که مادرشوهرها و عروسها با هم سازگاری ندارند، ولی دربارهی دورا و لیتسی، که فوراً دوستان نزدیک و صمیمی یکدیگر شدند، این موضوع اصلاً صدق نمیکرد.
همین که لیتسی به لندن رسید، با کمونیستهای محلی، مخصوصاً ادیت تودور_هارت تماس گرفت. کیم و لیتسی با کمونیستهای مبارز، که بعضیهاشان جاسوس ان.کا.و.د هم بودند، دیدار کردند. مرکز خیلی زود فهمید مرد جوانی که در قیام وین آنقدر فعال بود به انگلیس برگشته و هنوز هم آدم بهدردبخوری است.
پنج دوست کمبریجی من را احمد کساییپور ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۶۶ صفحه پالتویی با جلد سخت و قیمت ۱۲۰ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است
ارسال نظر