سپرده مردم پس از انحلال بانکها چه می شود؟ تکلیف مشتریان و کارمندان بانک آینده چه می شود
زمزمههای انحلال بانک آینده در حالی بیش از پیش به گوش میرسند که بسیاری از مشتریان، سپردهگذاران، سهامدران کارمندان این بانک نگران آن هستند که در صورت انحلال احتمالی این بانک، چه بر سر آنها میآید.

زمزمههای انحلال بانک آینده در حالی بیش از پیش به گوش میرسند که بسیاری از مشتریان، سپردهگذاران، سهامدران کارمندان این بانک نگران آن هستند که در صورت انحلال احتمالی این بانک، چه بر سر آنها میآید.
ناترازی بانکی مدتهاست که به یکی از مهمترین بحرانهای کشور تبدیل شده و تبعات منفی متعددی از جمله تسریع خلق پول و تشدید تورم را در پی داشته است. بررسیها نشان میدهند که از میان ۲۹ بانک در شبکه بانکی ایران، تنها ۱۰ بانک نسبت کفایت سرمایه استاندارد «بال سه» را کسب کردهاند و ۱۹ بانک کفایت سرمایه کمتر از هشت درصد دارند؛ در این میان کفایت سرمایه ۹ بانک نیز منفی است.
از همین روی در سالهای اخیر، انحلال بانکها به یکی از موضوعات مهم در محافل اقتصادی تبدیل شده است. حال به نظر میرسد شمارش معکوس انحلال بانک آینده آغاز شده و در روزهای آتی باید منتظر خبرهای بیشتری از این موضوع باشیم؛ چراکه طبق اعلام میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، موضوع انحلال بانک آینده در شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است.
همچنین طبق اعلام این نماینده مجلس، محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی که در سال گذشته اعلام کرده بود اصلاح بانک آینده کمهزینهتر از انحلال آن است، در اردیبهشتماه سال جاری و طی جلسهای با تعدادی از نمایندگان مجلس، تاکید کرده است: «تنها گزینه بانک مرکزی توقف فعالیت و لغو مجوز (بانک آینده) است و صرفا خواستار اختیارات لازم از شورای سران جهت اجرای این سناریو است.»
در این شرایط اما نگرانیهای بسیاری پیرامون این موضوع وجود دارد که با انحلال احتمالی بانک آینده، چه بر سر سپردهگذاران، وامگیرندگان، کارکنان و سهامداران این بانک میآید و به طور کلی، فرآیند انحلال بانکها به چه شکل است؟
بانکها چگونه منحل میشوند؟
بر اساس قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال ۱۳۵۱ و آییننامههای نظارتی بانک مرکزی، انحلال بانکها به دو شکل کلی امکانپذیر است. حالت اول زمانی است که خود بانک با تصمیم مجمع عمومی و بهدلایلی از جمله زیاندهی، خروج داوطلبانه از بازار یا تغییر راهبرد سهامداران تصمیم به انحلال میگیرد. در این حالت، انحلال بهصورت ارادی انجام شده و فرآیند آن با اطلاع و تایید بانک مرکزی پیش میرود.
در حالت دوم اما بانک مرکزی، مجوز فعالیت یک بانک را باطل کرده و فرآیند انحلال را آغاز میکند. این نوع انحلال که با نام «انحلال قهری» شناخته میشود، به طور معمول پس از تشخیص ورشکستگی غیرقابل بازگشت بانک و ناتوانی در احیای آن انجام میشود. در چنین مواردی، بانک مرکزی با صدور بخشنامه رسمی، انحلال بانک را اعلام کرده و مدیر تصفیه را منصوب میکند.
آغاز فرآیند انحلال به دست مدیر تصفیه
با آغاز فرآیند انحلال، اداره بانک از هیاتمدیره سلب میشود و شخص یا نهادی تحت عنوان «مدیر تصفیه» مسئولیت مدیریت امور انحلال بانک را در دست میگیرد. مدیر تصفیه وظیفه دارد که با شناسایی و ارزیابی کلیه اموال بانک، مطالبات را وصول و بدهیها را پرداخت کند.
مدیر تصفیه همچنین موظف است با نظارت دستگاه قضایی و بانک مرکزی، فرآیند تصفیه را بهگونهای پیش ببرد که حقوق قانونی بستانکاران، سپردهگذاران و سایر ذینفعان پایمال نشود.
سرنوشت اموال بانک پس از انحلال
با انحلال بانک، تمام داراییهای آن از جمله اموال منقول، غیرمنقول، داراییهای مالی، تجهیزات، ساختمان شعب و حتی برند و لوگوی آن، شناسایی شده و برای فروش آماده میشوند. داراییهایی که قابلیت نقدشوندگی بالاتری دارند، زودتر به فروش میرسند و اموالی مانند املاک تملیکی و ساختمانها معمولا طی مزایده به فروش گذاشته میشوند. عایدی حاصل از فروش این داراییها پس از واریز به خزانه بانک، صرف پرداخت بدهیها میشود.
تکلیف سپردهگذاران بانک منحل شده چه میشود؟
مهمترین نگرانی پس از انحلال یک بانک، وضعیت سپردهگذاران آن است. طبق مقررات، سپردهگذاران تا سقف خاصی تحت پوشش صندوق ضمانت سپردهها قرار دارند. این صندوق نهادی مستقل است که با دریافت حق عضویت از بانکها، تضمین میکند در صورت ورشکستگی یک بانک، بخشی از سپرده مشتریان بازپرداخت شود. سقف این تضمین طبق قانون ۵۰ میلیون تومان است. بدین ترتیب، سپردهگذاران خرد در اولویت نخست قرار میگیرند و وجوه آنان ظرف مدت چند هفته بازپرداخت میشود.
با وجود این، سپردههایی که از سقف تضمین بالاتر هستند، باید در فرآیند تصفیه و با توجه به موجودی داراییهای بانک منحلشده، بازگردانده شوند. بر اساس اولویتبندی در بازپرداخت بدهیها، ابتدا هزینههای حقوقی و اداری تصفیه، سپس سپردههای خرد و در نهایت بدهی سایر بستانکاران تسویه میشوند. در این میان، اگر داراییهای بانک برای بازپرداخت کامل سپردهگذاران کافی نباشد، آنها متوجه زیان میشوند.
تداوم دریافت بدهیها پس از انحلال بانک
حتی اگر یک بانک منحل شود، وامگیرندگان از بانک همچنان موظف به پرداخت اقساط و دیون خود هستند. در این مرحله، یا مدیر تسویه به طور مستقیم وضعیت مطالبات بانک را پیگیری میکند یا این وظیفه به شرکتهایی که مدیریت داراییهای مشکلدار را برعهده دارند منتقل میشود.
افزون بر آن، اگر بخشی از مطالبات مشمول وثیقه باشد، در صورت پرداخت نشدن بدهیها، وثیقهها توقیف و به فروش میرسد.
تکلیف بدهیها و تعهدات بینبانکی چه میشود؟
یکی دیگر از موضوعات مهم در فرآیند انحلال، وضعیت تعهدات بانک در قبال سایر بانکها، بانک مرکزی و تامینکنندگان خدمات است.
تمام این بستانکاران باید ظرف مهلت قانونی، ادعای خود را به مدیر تصفیه اعلام کرده و مدارک مستند ارائه دهند. سپس بر اساس اولویتبندی قانونی، مطالبات آنان تسویه میشود. در بسیاری موارد، بستانکاران نهادی مانند بانک مرکزی یا شرکتهای دولتی در اولویتهای پایینتری نسبت به سپردهگذاران قرار میگیرند و ممکن است تنها بخشی از مطالبات خود را دریافت کنند.
وضعیت کارکنان بانک پس از انحلال
پس از اعلام رسمی انحلال بانک، رابطه استخدامی کارکنان آن منحلشده تلقی میشود؛ چراکه ماهیت حقوقی کارفرما یا همان بانک، عملا از بین میرود. طبق ماده ۲۱ قانون کار، یکی از موارد خاتمه قرارداد کار، انحلال کارگاه یا تعطیلی دائم آن است و انحلال بانک مصداق این بند محسوب میشود.
با وجود این، پایان رابطه استخدامی، به معنی سلب حق و حقوق کارمندان بانک نیست. بر اساس ماده ۱۶۵ قانون کار، کارکنان حق دارند بابت سالهای خدمت خود، حق سنوات دریافت کنند که این حق از محل داراییهای بانک یا فروش اموال، توسط مدیر تصفیه تامین و پرداخت میشود.
همچنین در مواردی مثل ادغام بانکها که بانک مرکزی قصد دارد از زیرساخت یا پرسنل بانک منحلشده استفاده کند، ممکن است برخی کارکنان به نهاد جدید منتقل شوند؛ اما این موضوع الزامی نیست و فقط در شرایط خاص با توافق انجام میشود.
به علاوه، در صورت اینکه کارکنان بانک مشمول قانون بیمه بیکاری باشند، میتوانند به سازمان تامین اجتماعی مراجعه کرده و از این بیمه استفاده کنند.
سهامداران آخر صف هستند
سهامداران بهعنوان صاحبان سرمایه بانک، در آخرین سطح اولویت فرآیند تصفیه قرار دارند. بدین معنا که تنها اگر پس از تسویه تمام بدهیها، اموال مازاد باقیماند، به نسبت سهام میان آنان تقسیم میشود. در عمل، بهدلیل وضعیت بحرانی بانکهایی که منحل میشوند، این اتفاق بهندرت رخ میدهد. از اینرو، سهامداران بانکهای منحلشده به طور معمول تمام یا بخش عمده سرمایه خود را از دست میدهند.
ارسال نظر