کتابخانه حاج حسین ملک تبدیل به دیزی سرا شد
نمیشود در مشهد زندگی کرده باشید و نام «حاج حسین ملک» به گوشتان نخورده باشد، باغ وکیل آباد تنها بخشی از موقوفات او در خراسان است.حاج حسین سالهای زیادی را برای جمع آوری نسخ خطی و کتابهای ارزشمند وقت صرف کرد و در سال ۱۳۳۶قمری بعد از آنکه پدرش از دنیا رفت، کتابخانه خود را در خانه پدری و جایی که به دنیا آمده بود، بنا کرد.

نمیشود در مشهد زندگی کرده باشید و نام «حاج حسین ملک» به گوشتان نخورده باشد، باغ وکیل آباد تنها بخشی از موقوفات او در خراسان است.حاج حسین سالهای زیادی را برای جمع آوری نسخ خطی و کتابهای ارزشمند وقت صرف کرد و در سال ۱۳۳۶قمری بعد از آنکه پدرش از دنیا رفت، کتابخانه خود را در خانه پدری و جایی که به دنیا آمده بود، بنا کرد.
او در واقع تمام جوانی و میانسالی و کهنسالی خود را با رویای ساختن یک کتابخانه و موزه سپری کرد، «حاج حسین ملک» ۳۰ اردیبهشت ۱۳۴۹ در گفتوگو با روزنامه اطلاعات میگوید: «اگر مأمور مشهد نشده بودم و در تهران مانده بودم، موزهای ایجاد میکردم که با موزه انگلستان برابری کند.»
حاج حسین از هیچ تلاشی برای ایجاد کتابخانهای با شکوه و ارزشمند دریغ نکرد و تمام اموال و داراییهای خود را وقف آستان مقدس امام رضا (ع) کرد، حالا درحالی که نیم قرن از مرگ او میگذرد، خانه پدری «حاج حسین ملک» جایی که او آن را تبدیل به کتابخانهای ارزشمند کرده بود تبدیل به دیزی سرا شده! این یعنی ما وارثان خوبی برای کتابهای ارزشمند حاج حسین و ادامه دهنده خوبی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی که سالانه میلیاردها تومان برای تحقق آن هزینه میشود، نبودهایم.
کتابخانه ملک و نسخههای خطی و اسناد ارزشمند او میراثی گران بها برای فرهنگ ایران است. او به همه جنبههای زندگی اجتماعی مردم توجه داشت و فرهنگ یکی از جنبههای مهم وقفی او بود. باغ بزرگ وکیل آباد مشهد که برای تفریح مردم مشهد وقف شده، نشان از نگرش عمیق این مرد بزرگ بوده است.
برخلاف وقف نامه حاج حسین ملک، خانه پدری او که خودش آن را به کتابخانه تبدیل کرده بود، به دست متولیان امر به دیزیسرا تبدیل شده است. آیا متولیان امر آگاهی کاملی به وقف نامه او نداشتند؟ به چه دلیل متن مفصل وقف نامه او در سایت کتابخانه ملک در دسترس علاقهمندان قرار نگرفته است؟
برای روشن ترشدن این مطلب و آگاهی از عمق فاجعه این تصمیم، شایسته است متن وقف نامه این خانه را بازخوانی کنیم. او چنین مینویسد:
«خانههای مزبوره، ابدیا ممحض برای کتابخانه است. چنان که الان هم هست و در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل به احسن و غیرهما نخواهد بود که: الوقف على حسب مایقفها واقفها و فقط ممد و مهیا برای کتابخانه و ورود مستفیدین و توقف موقت آنان در موقع استفاده است و کتابخانه مزبور، چنان که ذکر شد، هم این تهران و هم آن عمارات مزبوره است که در هیچ عصری و هیچ وقتی حق تغییر محل و نقل کتب و مصاحف و باقی مذکورات را به محل دیگر ندارند. و، اما خود واقف، درصورتی که مصلحت دید و صرفه وقف را احراز کرد، میتواند تبدیل به محل دیگر نماید و این حق، مخصوص خود واقف است، ولاغیر.»
متولیان امر با چه حجت عقلی و شرعی چنین تصمیم را بر خلاف متن صریح وقف نامه گرفته اند؟ مکانی که وقف کتاب و مطالعه آن شده، هم اکنون تبدیل به دیزی سرا شده است و به گمانم برخی کسانی که این تصمیم را گرفته اند، در خیال خود تصمیمی تفریحی و گردشگری گرفته اند. کسب درآمد آن چنان مهم شده است که چشم بر نظر واقف بسته و تصمیمی ناشایست گرفته اند. شایسته است مدیران آستان قدس رضوی در قبال این مسئله تصمیمی مناسب بگیرند و این مکان فرهنگی را که جزو هویت شهر تهران است، از این بلایی که بر سرش آمده است، رهایی دهند.
روایت حاج حسین از تأسیس کتابخانهاش
«در سال ۱۳۱۷ق. که به اتفاق مرحوم پدرم حاج محمد کاظم ملکالتجار برای دیدن املاک خراسان به مشهد رفتیم، در بازگشت در نیشابور نیرالدوله حاکم این شهر از ما که عده همراهانمان به ۴۰۰ نفر میرسید استقبال باشکوه و پذیرایی ۱۵ روزه کرد. من در نیشابور نسخهای از دیوان ابن یمین را پیدا کردم و در این ۱۵ روز از روی آن نسخهای برای خود نوشتم. از آن پس این فکر در من قوت گرفت که یک کتابخانه بزرگ دایر کنم. شش سال بعد، از طرف پدرم مأمور خراسان شدم. در آنجا کتابخانه شیخ عبدالحسین پسر شیخ عبدالرحیم بروجردی را خریداری کردم. بعدا هم کتابهای میرزا ارسطو منشی کنسولگری روس را خریدم و کتابخانه خود را با این کتابها به وجود آوردم. پس از آن هرکجا شنیدم که کتابی خطی هست به سراغش رفتم. در این راه شهرتی به هم زدم، به طوری که برای فروش کتاب قدیمی و خطی به من مراجعه میشد و هرکس هرچه کتاب میآورد میخردیم. در سال ۱۳۳۶ق. که پدرم درگذشت، این خانه را که خود من در آن جا متولد شدهام به کتابخانه اختصاص دادم. اگر مأمور مشهد نشده بودم و در تهران مانده بودم، موزهای ایجاد میکردم که با موزه انگلستان برابری کند.»
[مصاحبه با حاج حسین ملک. روزنامه اطلاعات، چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت، ۱۳۴۹، ص. ۵]
کتابخانه ملک همچنان دیزیسراست
خانه وقفی ملک به دیزیسرا تبدیل شده اما انتقاد از این موضوع سبب شده موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک این تغییر کاربری را به کلی تکذیب کند و بگوید خبرهای منتشر شده «فضاسازی» است.
بعد از انتقاد بسیار از این تغییرات، ایسنا جوابیه موسسه ملک را منتشر کرده که در آن آمده «برخلاف پارهای از فضاسازیهای ناآگاهانه و غیرمنصفانه، خانه تاریخی ملک، نه «دیزیسرا»، نه «کبابخانه» شده است و نه به روی مردم مانند دو دهه پیش بسته است. » این تکذیبیه در حالی است که دو سال پیش این عمارت تاریخی که بر اساس وقفنامه حاج حسین ملک، وقف کتابخانه و موزه است به رستوران و فروشگاه صنایع دستی تبدیل شد و اکنون رستوران، سفرهخانه، چایخانه و کافه در آن برپاست. در شروط وقفنامه حاجحسین ملک به صراحت آمده است که این خانه باید کتابخانه بماند: «خانههای مزبوره ابداً ممحض برای کتابخانه است چنانکه الان هم هست و در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل باحسن و غیرهما و مورد هیچگونه استفاده بغیر عنوان مزبور از قبیل اجاره و غیرها نخواهد بود که الوقوف علی حسب ما یقفها واقفها و فقط ممدومهیّا بسرای کتابخانه و ورود مستفیدین و توقف موقت آنان در موقع استفاده است و کتابخانه مزبور چنانکه ذکر شد همین تهران و همان عمارات مزبور بوده است که در هیچ عصری و هیچ وقتی حق تغییر محل و نقل کتب و مصاحف و باقی مذکورات را بمحل دیگر ندارد… و اما خود واقف در صورتیکه مصلحت دید و صرفه وقف را احراز کرد میتواند تبدیل بمحل دیگر نماید و این حق فقط خاص خود واقف است لاغیر.»
موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک که زیر نظر مستقیم تولیت آستان قدس رضوی اداره میشود، توضیح داده است: «کتابخانه ملک در بازار، حدود ۴۰۰ متر وسعت داشت، اما پس از انقلاب اسلامی و در راستای عمل به نیت واقف (حاج حسین ملک) برای جابهجایی کتب و اشیاء موزه، با مساعدت و پیگیری آستان قدس رضوی، بنایی شایسته به مساحت ۱۱۰۰۰ متر مربع احداث و بهرهبرداری شد… پس از آن، خانه تاریخی ملک با این جابهجایی، دیگر بدون کاربری مانده بود، با پیگیریهای ناظر استصوابی موقوفات ملک (زندهیاد بانو عزتملک ملک، دختر بزرگ حاج حسین آقا ملک) و همراهی آستان قدس رضوی در همان سال در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد. درهای این خانه، اما از همان سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۹۷ به روی همگان بسته بود و هیچگونه کاربری نداشت، از اینرو شهروندان بهویژه دوستداران خانههای تاریخی امکان بازدید از این خانه زیبای تاریخی را نداشتند.»
در بخش دیگر توضیحات موسسه ملک به موضوع «پیگیری تعریف کاربریهای فرهنگی و اجتماعی برای استفاده عموم مردم» پرداخته شده و با اشاره به اینکه ابراهیم رئیسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی در خرداد ۱۳۹۷ بر بازگشایی این بنا «با کاربریهای فرهنگی- اجتماعی» تاکید داشته، اضافه میکند که با «موافقت ناظر استصوابی موقوفه با تعریف کاربریهای گردشگری» خانه تاریخی ملک با اعتبار دریافتی از آستان قدس رضوی و پس از انجام مرمتهای اضطراری و ضروری در همان سال بازگشایی شد و مؤسسه «بر آن شد با ارائه کاربریهای مرتبط با حوزه گردشگری به بخشهایی از این خانه زمینه تامین هزینههای نگهداری و مرمت، حفاظت و بازگشایی این خانه تاریخی را برای ارائه خدمات به شهروندان و گردشگران فراهم آورد».
در بخش دیگر نیز با اشاره به «مصداقهای متعدد کاربریهای گردشگری در ایران و جهان» یادآور شده است که «اینگونه کاربریهای مرتبط با حوزه گردشگری (همچون رستوران سنتی، چایخانه، شربتخانه و کافهکتاب) پدیدهای رایج در جهان امروز در زمینه احیا و نگهداری بناها و خانههای تاریخی به شمار میآید.»
این جوابیه اما منتقدان را قانع نکرده است چرا که خلاف وقف نامه حاج حسین ملک، خانه پدری او که خودش آن را به کتابخانه تبدیل کرده بود، به دست متولیان امر با هدف «گردشگری» به غذاخوری تبدیل شده است.
«فضاسازی» خواندن «تبدیل خانه ملک به دیزیسرا» برای پاسخ به انتقاداتی که درباره کاربری غیرفرهنگی در خانه وقفی حاج حسین ملک در بازار مطرح شده، منتقدان را بیشتر برآشفته چرا که با وجود تکذیبها و توجیهها، عمارتی که وقف موزه و کتابخانه بود، اکنون رستوران و کافه و چایخانه در خود دارد.
ارسال نظر